Search
Close this search box.

خون به‌ خون شستن محال آمد، محال!

خون به خون شستن محال آمد، محال!
================ه
دوستانِ خواننده!

فکر می‌کنم هر آن‌چه که امکان‌اش بود در باره‌ی مطالبه‌جوییِ فراقومی، فرازبانی، بی‌تبعیض، عادلانه و انسانیِ یک جامعه‌ی زنده و در شرایط بسیار حساس و خطرناک باید گفته می‌شد، در این کانال قبلا آمده‌اند. اگر جامعه‌ای به آن درس‌ها بی‌توجه بماند، بوی بسیار ناخوشی از اوضاع خواهد شنید!

برای این که یک جامعه‌ی زنده بیشتر به خون کشیده نشود، راه‌حل‌هایی در دنیا تجربه شده. جامعه باید از آن‌ها درس بگیرد. از لهستان، از آفریقای جنوبی، از شیلی، از کلمبیا، از چک‌اسلواکی، از … .

بر روی شیشه‌ی عقبِ ماشین معمولی‌ای که سوار می‌شوم یک شعار بزرگ نوشته شده:
از دریای دوستی تا خلیج صلح!

هر جامعه‌ای در شرایط معمولی،باید دل‌نگرانِ تنش‌های درونی و بیرونی‌ای باشد که انتظارش را می‌توان کشید، چه رسد در شرایط بسیار بسیار بحرانی و خطرناک. (تنش‌های محلی، قومی، زبانی، منطقه‌ای، طبقاتی، لشکر گرسنگانِ بی‌سخن‌گو و … و نیز تنش‌ها با کشورهای همسایه‌‌ای که به هر دلیل می‌خواهند سر به‌ تن این جامعه نباشد و در کمینِ تحریک‌ اقوام برای تجزیه‌ی آن باشند)؛ در حالی که این جامعه‌ی زنده ممکن است مطالبات‌اش فرا قومی و همه-بشری و بی‌خشونت باشد. جامعه باید به‌شدت مراقبِ این دل‌نگرانی‌ها باشد.

این مراقبت با حفظِ روشِ بی‌خشونت، بی‌تبعیضِ قومی و همه‌-بشری بودن می‌تواند انجام گیرد، با جلوگیری از هر گونه روحیه‌ی بی‌رحمی و انتقام گیری و با …

از همه‌ی خوانندگان خاضعانه می‌خواهم که با جستجوی کلمه‌ی
میثمی
هاول
گاندی
ریزوم
در این کانال یا هر جایی دیگر، درس‌هایی را که از آنان می‌توان گرفت، دوره کنیم.

و فراموش نکنیم که:
جامعه محصول خواست ماست و حکومت محصول شرارت‌های ما! (توماس پین)

نظام خود ماییم، نه‌چیزی بیرونِ ما! (واسلاو هاول)

این واسلاو هاول بود که در طی تلاش‌های قبل از پیروزی و پس از پیروزی، به هیچ وجه نگذاشت انگشت‌های اتهام به سمتِ این نهاد و آن‌ نهاد نشانه برود و گفت که:
همه‌ی ما در خلقِ آن شرایط تباه‌کارانه شریک و مقصر بوده‌ایم، وگرنه آن وضع پا نمی‌گرفت، منتها کسانی خیلی بیشتر و کسانی کمی کمتر.

و به این ترتیب بود که فضای انتقام جامعه را آلوده نکرد. این فضا و این حس دقیقا حاکی از یک ضعف روانیِ فردی و اجتماعی است که علت‌ها را تماما به بیرون خود نسبت می‌دهد و هیچ مسئولیتی را به گردن نمی‌گیرد و از آن‌هم بدتر، با بی‌‌مسئولیتی فضای مسموم انتقام را در جامعه می‌پراکند تا جامعه را پر‌خون کند و به تماشا بنشیند و دل خنک کند یا از آن ارتزاق کند، غافل از آن‌که آتشِ این فضا دامنِ همه را می‌گیرد و خشک و تر و هم او را با هم می‌سوزاند.

دعوت‌تان می‌کنم که به این مصاحبه‌‌ی بسیار مهم نگاه کنیم و بعد به سراغ میثمی، هاول و گاندی برویم:

اما پیش از خواندنِ مصاحبه، در صورتی که حقیقتی در این یادداشت می‌بینید، لطفا با تمامِ وجود و به‌عنوانِ وظیفه‌ای اخلاقی و انسانی به نشر و بحثِ جمعی در باره‌ی آن کمک کنید.

مصاحبه راج‌موهان گاندی: در این کانال: https://t.me/GahFerestGhKeshani/3518 و
در سایت عدم خشونت : https://ghkeshani.com/violenceanddirtyhands

و برای شروع بررسی‌های بعدی، نک:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5453

https://t.me/GahFerestGhKeshani/5444

https://t.me/GahFerestGhKeshani/5145

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.