نگاهی به آموزش در هلند و سرنوشتِ ما



اشتراک در همین سایت، کانال‌های “گاه فرست” و “آهستگی و سادگی”

دانلود کتاب‌های ترجمه‌شده ‌



دو گزارشِ شاهدِ عینی از آموزش در هلند:

– نظام آموزش در هلند دو نوعِ اصلیِ مدرسه دارد، معمولی و خاص. هر دو نوع از دولتْ بودجه می‌گیرند: مدارس خاص می‌توانند مدارس مذاهبِ مختلف باشند یا مونته‌سوری (Montessori) ، دالتون (Dalton)، مدرسه‌ی آزاد (Free School) یا فری‌ چایلد (Free child)، اسپینوزا (Spinoza)، اشتاینر (Steiner)، یناپِلَن (Jenaplan)، مدارس بین‌المللی و … . در کنار این‌ها البته مدارسِ مستقلِ خانگی (Home Schooling) و شاید مدارسی دیگر مثل مدارس جنگل (Forest School) و مدارسِ طبیعت هم باشند که خبری از گرفتن بودجه‌ی دولتی در این موارد ندارم.

آموزش در هلندْ نظارتِ دقیقی بر روی وضعیت تحصیلی و خانوادگیِ شاگرد و ترکِ تحصیلِ او انجام می‌‌دهد، مخصوصا در مورد مهاجرین و اقلیت‌های خارجی. به‌شکلی که اگر شاگردی به‌شکلِ ناگهانی غایب شود، از طرفِ سیستم آموزشی هر طور که شده پیگیری می‌شود و اگر حتی آدرسِ شاگرد عوض شده باشد، این پیگیری تا پیدا کردن شاگرد و والدین‌ش ادامه پیدا می‌کند. در صورتی‌که غیبت ناموجه و از طرف والدین باشد، کودک را در مدرسه‌ای ثبت نام می‌کنند و در صورتی‌ که والدین مقاومت کنند، موضوع را پیگیریِ قانونی می‌کنند.


– چند بار دمِ درِ بقالی‌های بزرگِ محلی جوان‌هایی با حال‌وروز کمی خجالتی و بسیار آرام و مودب و لباس بسیار ساده‌ را دیدم که جلوی مغازه ایستاده‌اند و به نظافت مشغول بودند، جارو می‌کشیدند پیاده‌رو را یا شیشه پاک می‌کردند. در کنار درِ فروشگاه یک جایگاهِ عرضه‌ی مجله هم وجود داشت که در بعضی مواقع همین جوان‌ها مجله‌ای را به‌دست می‌گرفتند و به مشتریان و عابرین مغازه عرضه می‌کردند.

از میزبان‌م می‌پرسم جریان چیست؟ می‌گوید این‌ها بیمارِ روانی‌ِ بی‌خطرِ کم‌توان اند. سیستم بهزیستی معاش‌شان را تامین می‌کند، اما در عینِ حال خدمتی اجتماعی را هم به‌‌عهده‌شان می‌گذارد. معلوم است که این خدمت خیلی سخت نیست،‌ مثل همین جاروکِشیِ گهگاهی، اما همراه با مراقبتِ منظم از پیاده رو و حساب پس دادن به مدیر و مسئول بالاسری. این کار به آنان مسئولیت‌پذیری، جامعه‌پذیری و دوری از انزوا را می‌آموزد، در عینِ حالی که حال‌شان مثل مردم عادی خوب نیست. طبعا این کار بخشی از نظام درمانی و در همان‌حال آموزشیِ این ملت است.

آیا می‌توان امید برد که روزی‌روزگاری همه‌ی مردمِ سرزمینِ ما (نه‌دستگاهِ اداره‌کننده‌ی آموزش و نه دستگاه‌های سیاسی-امنیتیِ کلان) آستین بالا بزنند و امنیتِ آموزشِ فرزندان خود را به‌دستِ خود تامین کنند. و به این ترتیب خیال‌شان را کمی راحت کنند که بچه‌شان به‌شکلی تربیت می‌شود که خود می‌فهمند و خود می‌خواهند، نه بر اساس ترجیحاتِ ایدئولوژیکِ و سیاسی-امنیتیِ کلان و نه بر اساسِ سُنتِ صلب و جامدِ اداره‌کننده‌ای که همیشه به راه خود می‌رود.

این سیستم‌ِِ جامدِ نابسامان حتی بهترین اساسنامه‌ها را هم به ورق‌پاره‌ای در سطل زباله تبدیل می‌کند چرا که به‌دلیلِ ناکارامدی و لَختیِ سرشتیِ همه‌‌ی دستگاه‌های دولتیِ در همه‌جای دنیا و بدتر از همه در این سرزمین نمی‌تواند مجریانِ نهایی را با طرح‌های خود هماهنگ کند. بگذریم که این نوع سیستم‌ها به‌علتِ نداشتنِ اتاق‌های فکریِ آزاد و خلاق و غیر ایدئولوژیک و غیرِ سیاسی-امنیتی، از نقدِ حال و آفرینشِ طرح‌‌های نو کاملا ناتوان است.

پدران و مادران هم‌چون دوران ماقبلِ تاریخ و باستان بپذیرند که تربیتِ فرزند از گهواره تا گور و از خانه تا کوچه و بازار و کارِ معیشتیِ بسیار سبک تا کار معیشتیِ معمولی و تا آخرِ عمر ادامه پیدا می‌کند. و انداختنِ تمامِ مسئولیتِ تربیت به گردنِ سازمانی ناکارامد و ناشناخته، با اهدافی غریبه و معرفی‌نشده و متفاوت از اهداف والدین، بدترین راهِ‌حل ممکن است.

این آموزش‌های مستقل،‌ در قدمِ اول طبعا با مطالعه‌ی همه‌جانبه‌ی راه‌های خلاقانه‌ای ممکن می‌شود که دیگرانی مثل هلند، فنلاند و سایر کشورهای اسکاندیناوی،‌ و تا حدی آمریکا و نیوزلاند و ژاپن (تا مقطع راهنمایی) رفته‌اند. در پیِ آن کشفِ راه‌های خلاقانه‌ی دیگر با کمک‌گیری از اتاق‌فکر‌های مستقلِ مردمی و در نهایت ارائه‌ی چندین روشِ آموزشیِ مستقل که همگی باید بومی‌سازی شده و منطبق با عادات مثبت و توانِ مالی و فرهنگِ گروه‌های قومیِ مختلف این سرزمین شده باشند.

آموزشِ معمولیِ اجباری که شاگرد را به نشستنِ اجباری در برابر یک فرد مشخص به نام معلم مجبور می‌کند (آموزشِ رسمی) از هر نظر، آموزشِ نادرستی است. اما اگر در همین نوع هم خلاقیت به‌کار بیفتد، می‌توان تجربه‌ای مثل فنلاند را داشت که به‌جای معلم،‌تسهیل‌گر وجود دارد و محور تلاشِ مدرسه در آموزشِ حداقل ۶۰ نوع مهارتِ عملیِ زندگی است که از همان لحظه‌ی اول آموزش تا آخرِ عمر، ابزار دستِ شاگرد برای مبارزه‌ی زندگی خواهند ماند.

برای دیدنِ فهرستی از این مهارت‌ها نگاه کنید به: مهارت‌های زندگی در مدارس فنلاند یا به متنِ زیر این نوشته. شاید تا آن روز فاصله‌ی زیادی باشد، اما ما چاره‌ای نداریم جز این که جلویِ سیستمِ کارخانه‌ی تولیدِ انبوهِ دیپلم دکترا و فوق لیسانس بایستیم تا نسلی ساخته‌ شود که بتواند مهارت زندگی بیاموزد و به آموزش بانکی تسلیم نشود، بدونِ‌ آن‌که در طول این مدت، با انواع مهارت‌های لازمِ انسانی از جمله مهارت‌های ارتباطی و معیشتیِ واقعی آشنا شده باشد.
=====================================

⁩رویکرد _مهارت ها در آموزش
برای کودکان ۱۵-۹ سال از کتاب تحول نظام آموزش فنلاند. (مشهور است که فنلاند یکی از خلاقانه ترین نظام های آموزش «مدرسی» را دارد). طبعا همین آموزش‌های رسمی با اهدافِ مربیانِ مطرحی مثل پائولو فریری (فریره) و ایوان ایلیچ هم‌خوانیِ بیشتری دارند تا آموزش‌های رسمیِ سایر کشورها، از جمله کشور ما که به‌طورِ کامل آموزش بانکی (نظریه‌ی فریری) و مدرک‌سازی است.

⁦⁩⁦ ۱- مهارت درست لباس پوشیدن
۲- مهارت درست راه رفتن
۳- مهارت خوب حرف زدن
۴- مهارت حرف خوب زدن
۵- مهارت منظم بودن
۶- مهارت شعر خواندن
۷- مهارت نقاشی کردن
۸- مهارت نوشتن
۹- مهارت ترانه و دکلمه خواندن
۱۰- مهارت بهداشت
۱۱- مهارت تیمی عمل کردن
۱۲- مهارت درست انتقاد کردن
۱۳- مهارت و تمرین شجاعت
۱۴- مهارت تشخیص درست از نادرست
۱۵- مهارت درست غذا خوردن
۱۶- مهارت گره زدن
۱۷- مهارت کار با قیچی و برش زدن
۱۸- مهارت سعی در خوش خط بودن
۱۹- مهارت شستن اشیا
۲۰- مهارت مطالعه
۲۱- مهارت تقسیم زمان در امور
۲۲- مهارت کنترل خشم
۲۳- مهارت تحمل حرف مخالف
۲۴- مهارت پژوهش و تحقیق
۲۵- مهارت تشخیص دوست خوب
۲۶- مهارت بازی کردن
۲۷- مهارت غذا پختن
۲۸- مهارت کار با سوزن
۲۹- مهارت تشکر
و سپاسگزاری کردن
۳۰- مهارت خوب توجه کردن
۳۱-مهارت تفکر کردن
۳۲- مهارت تفکر خوب داشتن
۳۳- مهارت دوست خوب پیدا کردن
۳۴- مهارت نگهداری دوست خوب
۳۵- مهارت نگهداری لوازم
۳۶- مهارت انتقاد و نقد کردن
۳۷- مهارت راز دار بودن
۳۸- مهارت برنامه ریزی کردن
۳۹-ومهارت گذشت
۴۰- مهارت صبور بودن
۴۱- مهارت دریافتن راه حل
۴۲- مهارت نگهداری گیاه و گل
۴۳- مهارت دقت به پیرامون
۴۴- مهارت صادق بودن
۴۵- مهارت وفادار بودن
۴۶- مهارت نوشتن
۴۷- مهارت اینده نگری
۴۸- مهارت تلاش کردن
۴۹- مهارت نا امید نشدن
۵۰- مهارت هدف داشتن
۵۱- مهارت کار با ابزار
۵۲- مهارت کار با کامپیوتر
۵۳- مهارت در فضای مجازی و سایبری
۵۴- مهارت در تصویر ذ هنی داشتن
۵۵- مهارت احترام گذاشتن
۵۶- مهارت کم مصرف بودن
۵۷- مهارت بهره گیری از اشیا
۵۸- مهارت مشورت گرفتن
۵۹- مهارت مشورت و همفکری کردن
۶۰-… مهارت ۱۲ و مهارت ۳۱ و مهارت ۳۶

===============================
الان یکی از درس های واجب در دبستان، درس فلسفه برای کودکان است.
P4C
Philosophy for Children

اگر کودکان درس P4C را بیاموزند قادرند مطالب منطقی، فلسفی و علمی با اراجیف و خرافات و ادعاهای نامعقول را تشخیص داده و با سفسطه فریب نخورند.

این مهارتی است که هم اکنون اکثرا اساتید دانشگاهی ایران هم از آن برخوردار نیستند.

==============================
نقل شده از: پارک علوم در خدمت دانشمندان آینده ایران

@parkolum در تلگرام
==================

نظر گاه فرست:
این مهارت‌ها برای دنیای انسان‌ها بسیار مهم و حیاتی اند، که متاسفانه در آموزش و پرورش چه در سطح مراکز آموزشی و حتی در خانواده‌ها جای بسیاری از آنها خالی است .


http://www.p4c.ir : اولین سایت ایرانی برای معرفی فلسفه برای کودکان و نوجوانان و دستاوردهای آن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.