آغوش درمانی چیست؟ (متن پیدیافِ نوشتهی اصلی)
آیا تا بهحال عبارت “فلسفهی زندگی” به گوشتان خورده؟ این نوع فلسفه با فلسفهی نظری و انتزاعی چه فرقی دارد؟
فلسفهی زندگی یا هنر زندگی یا راه زندگی، آن بخش از فلسفه است که سوالاتی مطرح میکند که برای همه ممکنه مطرح شن.
ممکن است براتون مهم نباشه که ماهیت، مقدم بر وجود است یا برعکس، یا اینکه راههای شناخت و معرفت چند تا هستند.
اما این سوال برایتان حتما پیش میآید که ما برای چی داریم این همه تقلا میکنیم؟ که چی بشه؟ آیا این دنیا صاحب دارد یا نه؟ مرگ چیه؟ زندگی چیست؟ چرا زندگی باید کرد؟ چطور باید زندگی کرد؟
این سوالات، همون سوالاتیه که فلسفهی زندگی مطرح میکنه. بعلاوه، این فلسفه به ما یاد میده که به چیزای بیپایه باور نداشتهباشیم. از هر چیزی و در هر موردی، جرات پرسشگری داشته باشیم. به ما یاد میده که با “دیگری”، گفتگوی موثر و واقعی و بامعنی و بالابرنده داشته باشیم، گفتگویی که فورا به قهر نکشه و به نفرت ختم نشه.
میبینیم که رابطهی مستقیمی بین این فلسفه و بحثهایی به اسم “مهارتهای زندگی” و “بهداشت روانی” وجود داره. میبینیم که این نوع فلسفه، خیلی خیلی به ما نزدیکه و ممکنه که هر کدوم ماها به این معنا یه پا فیلسوف باشیم یا سوالاتی فیلسوفانه به این معنا داشته باشیم.
مهارتهای زندگی، که یکی از بخشهای فلسفهی زندگی میتونن باشن، در حرفهی مشاوره و دانش “بهداشت روانی” بهخوبی مطرح میشن. در نوشتههای فیلسوفان و حکیمان قدیم و جدید هم مطرح بودهاند.
یکی از این مهارتها، داشتن رابطههای بامعنا و عاطفه و مهرورزی، مخصوصا از نوع فراگیر اوونه. این مهارت، با سرعتی که دنیای جدید در همه جا راه انداخته، داره فراموش میشه. آدما دیگه وقت تامل کردن ندارن. تامل (یعنی درنگکردن، یعنی دقتکردن در یک امر، ژرفاندیشی، غور، مراقبه، مکاشفه) داره کم کم فراموش میشه. میگن حداکثر تمرکز بشر امروزی به ۱۰ ثانیه کاهش پیدا کرده. حالا! در ازای این غفلت و بی اعتنایی، قراره که چی گیر آدم بیاد، خدا عالمه!
باید سبک سنگین کرد که چی از دست میدیم و چی گیرمون میاد.
آغوش درمانی، یه مهارتی یه که ادعا شده میتونه بعضی دردها و رنجهای بشری رو درمون کنه. پس حق داریم در موردش کنجکاو بشیم.
شما هم روش تامل کنید و ببینید که آیا این ادعا میتونه بامعنی و قابل اعتنا باشه و اگر بود، آزمایشاش کنید و نتیجه رو در همین جا یعنی در نظرگاه همین صفحه به اطلاع دیگران برسونید. شاید که با این کار شما، آماری بدست بیاد از کارکردی بودن یا ناکارکردی بودن این ادعای کم ضرر (البته، اگر درمانهای رسمی ای رو دارید دنبال میکنید، بدونید که این ادعا اصلا و ابدا، در حال حاضر، نباید جانشین اوون درمانها بشه، مگر به مسئولیت خودتون.).
2 پاسخ
لینک کوتاه نوشته ی بالا:
goo.gl/NwweKj