از نافرمانی مدنی چه می دانیم؟
نافرمانی مدنی در جنبشِ فکریِ تولستوی، و جنبشِ فکری-عملیِ گاندی و مارتین لوترکینگ چه نقشی می توانستند ایفا کنند؟
نویسندهی این رسالهی کوچک، شاهکار دیگری به نام والدن (یا زندگی در جنگل ) دارد که هنوز به فارسی ترجمه نشده است. هر دوی این کتاب ها جزء کتب کلاسیک ادبیات و اندیشهی آمریکا بوده و نقد های بسیاری را برانگیخته اند.
نافرمانیِ مدنی درسال ۱۳۷۹ به این قلم ترجمه و در اینترنت به شکل رایگان منتشر شد.
برای آشنایی با ریشهی این بحثها، خواندن این کتاب تاریخی و کلاسیک یک “باید” پژوهشی و اخلاقی است :
این کتاب بهتازگی، به همتِ نشرِ مشهورِ قطره منتشر شده است: تهران، ۸۸۹۷۳۳۵۱
بخشی از کتاب نافرمانی مدنی:
https://dl.dropboxusercontent.com/u/32319997/CivilDisobedience.pdf
وقتی حاکمیت بیقانون و فاسد میشود، نافرمانیِ مدنی وظیفهای است مقدس!
3 پاسخ
خسته نباشید نمیگم(!) چون میدونم از کار کردن اینجوری خسته نمیشین اینکار بیشتر راهیه واسه خستگی در کردن!
دمتون گرم! من دوتا از کاراتونو خوندم که یکی اینه یکی هم اقتصاد جایگزین. و واقعا میگم، یکی از یکی بهتر!
ممنون از دعوتتون! خیلی حال کردم!
سلام.
درست گفته ای نازنین. نباید خسته شد. تازه این کار راهیه واسه خستگی در کردن!
دم شما هم گرمتر.
موضوع کتاب قابل تأمل و آگاهیبخش است. پی نوشت ها مفید، متن ساده، روان و برای همه قابل فهم است. واقعبینی نویسنده در تبیین حکومت و مردم در خور توجه است. ارائه این مطلب که گروهی از مردم حاضرند در قبال مصرفگرایی وجدان و فردیتشان را زیر پا گذاشته و کارگزاران ستمگران شوند، به لحاظ تحلیلی کتاب قابل قبولی را در پیش روی خواننده قرار میدهد. در مبارزه با بردهداری (کهن یا مدرن) راهکارهای اجرایی مطرحشده همچون مجاب سازی، اعمال فشار و وادار سازی که در تحرکات اجتماعی به کار میآید نیز راهگشا به نظر میرسند.
در واقع ثورو در قبال حاکمیتی که به بازوی مسلح ارتش نیز مسلح بوده و با قوانین ظالمانه بر خلاف مصلحت جامعه رفتار میکند، با ارائه راهکار نافرمانی مدنی به دنبال آن است که حکومت را از سلطنتی به مشروطه و سپس مردمسالاری و چیزی بالاتر از آن هدایت کند. نظرات وی در حوزه اجتماع قابل حصول هستند. یعنی میتوان با تکیه بر اخلاق و وجدان در جهت هدف پذیرش مسئولیت از سوی افراد در قبال مسائل اجتماعی و رسیدن به رفاه شخصی خودشان حرکت کرد.
او درحالیکه اذعان دارد حکومت به دنبال بیمحتوا کردن هویت و فردیت انسانها است، نظر جامعه را به این نکته جلب مینماید که فقط خدا برایشان کفایت کننده است و اخلاق گرایانه به آنها متذکر میشود تا با تمرد مدنی، مثلاً ندادن مالیات، شریک ستمگریهای حاکمیت نشوند. زیرا تهیه اسلحه و اجیر نمودن سرباز و به عنوان مثال حمله به سرزمین مکزیک، ماحصل پرداخت مالیات است. نکته مهم این است که مصلحان اجتماع نباید منتظر کسب اکثریت عددی در آینده باشند و باید بدون هیچ چشمداشتی خدا را در نظر گرفته و از قوانین ظالمانه سرپیچی کنند.
در وجه فلسفی در صفحه ۱۸ کتاب به طور خلاصه (فلسفه شهودی) به ثورو منتسب است و در پی نوشت همان صفحه Transcendentalist به عنوان فلسفه قائل به تقدم معنویت بر ماده و تجربه معرفی شده است. همچنین عنوان میشود که جنبش قرن نوزدهم نیو انگلندی خدا را منبع حقیقت و راهنمایی در درون انسانها میداند. از طرفی هم در معرفی استعلا گرایی چنین میخوانیم وجود روحانی بر وجود مادی برتری دارد. بنابراین باید گفت ثورو فلسفهای الهی داشته و اصول اخلاقیاش را از آن استخراج نموده است.
نقدی بر ترجمه مترجم
در صفحه ۹۰ کتاب مقاله Joan Cooney آورده شده است و در پایان مقاله صفاتی که برای ثورو بر شمردهشده خدا گرا بودن وی ذکر نشده است. به نظر میرسد بهتر است همانگونه که در پی نوشت صفحه ۴۶ در رابطه با نقش پر رنگ و کم رنگ خدا گرایی در کنشهای اجتماعی مطالب مفیدی مطرح شده است، در اینجا میتوان پیشنهاد داد تا جهت ترسیم تصویر کاملی از شخصیت ثورو در ذهن خواننده، در پی نوشت صفت بارز خدا گرایی ثورو توسط مترجم محترم بیان گردد.